2024-03-29T18:27:47Z
https://wmrj.areeo.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10727
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
ارزیابی دقت شبکه های عصبی مصنوعی در پیشبینی برخی پارامترهای خاک در منطقه فشند
الهام
مهرابی گوهری
روحالله
تقیزاده مهرجردی
از آنجا که اندازه گیری پارامترهای ظرفیت تبادل کاتیونی و جرم مخصوص ظاهری به روشهای مستقیم مشکل و هزینه بر است، روشهای غیرمستقیم تحت عنوان توابع انتقالی برای پیش بینی پارامترهای خاک از خصوصیات سهل الوصول توسعه پیدا کرده است. بدین منظور در این پژوهش، برای برآورد ظرفیت تبادل کاتیونی و جرم مخصوص ظاهری اقدام به نمونهبرداری از منطقه فشند در تهران از 15پروفیل، به تعداد 63 نمونه شد. در این پژوهش، از توابع انتقالی استفاده شد که قبل از وارد کردن متغیرهای مستقل(عوامل ورودی) و ظرفیت تبادل کاتیونی و وزن مخصوص ظاهری به عنوان خروجیها (متغیر وابسته)، با استفاده از نرمافزار مینی تب و آزمون نرمال بودن کولموگروف-اسمیرنوف، نرمال بودن دادهها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که دادهها نرمال میباشند. برای توسعه توابع انتقالی از روش رگرسیون چندگانه و شبکه عصبی استفاده شد. در ابتدا، دادههای آموزش و تست را تعیین و سپس دادههای ورودی به شبکه را معیارسازی کرده، در مرحله بعد، مدلهای مختلف شبکه عصبی با یک لایه مخفی که تعداد نرونهای آن به بین 2 تا 10 نرون میباشد، تهیه و ساختار بهینه شبکه به روش سعی و خطا با استفاده از معیارهای ضریب همبستگی، RMSE ،ME و AARE تعیین شد. برای پیش بینی ظرفیت تبادل کاتیونی، ورودیهای شبکه شامل رس، سیلت، شن و ماده آلی و برای پیش بینی وزن مخصوص ظاهری، ورودیهای شبکه شامل رس، سیلت، شن، آهک، رطوبت اشباع و ماده آلی استفاده شد. برای تعیین رگرسیون چند متغیره پارامترهای مورد مطالعه، با استفاده از نرمافزار مینی تب رابطه رگرسیونی مربوطه از دادههای آموزش تعیین شدو از روابط تجربی بروسما و همکاران (1986)، مانریکو و بل (1991) و ونکولن (1995) نیز استفاده شد. به علت وجود روابط غیرخطی بین متغیرهای وابسته و پیشبینی شونده، شبکه عصبی عملکرد بهتری نسبت به مدلهای رگرسیون پایه برای پیشبینی ظرفیت تبادل کاتیونی و وزن مخصوص ظاهری خاک با ضرایب تبیین 89/0 و 74/0 به ترتیب داشته است. بعد از شبکه عصبی که بهترین عملکرد را به خود اختصاص داد، رگرسیون چند متغیره دقت بالاتری را داشت. در توابع انتقالی که برای تخمین ظرفیت تبادل کاتیونی به کار رفت، مدلهای مانریکو و بل (1991) با ضریب تبیین 24/0، عملکرد یکسانی داشته و نسبت به مدل بروسما و همکاران (1986) با ضریب تبیین 06/0 دارای دقت بیشتری میباشد.
توابع انتقالی
ظرفیت تبادل کاتیونی
جرم مخصوص ظاهری
2014
07
23
3
11
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106242_2be0de54eb9be0ee039f817a3154e623.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
ارزیابی مقایسهای روشهای درونیابی در تخمین شاخص فرسایشپذیری معادله جهانی تلفات خاک
فرزانه
فتوحی فیروزآباد
حمیدرضا
عظیمزاده
علی
طالبی
فرسایشپذیری از عوامل اصلی و مؤثر در ایجاد فرسایش خاک است که به عنوان جز جدانشدنی از توابع ریاضی مدلهای فرسایش همچون معادله جهانی تلفات خاک محسوب میشود. تحقیق حاضر در بخشی از دشت یزد- اردکان به عنوان یکی از دشتهای تیپ مناطق خشک با هدف تعیین الگوی توزیع مکانی فرسایشپذیری خاک (K) و مقایسه روشهای درونیابی ساده، معمولی و جهانی کریجینگ انجام شد. روش نمونهبرداری طبقهبندی-تصادفی از 37 نقطه با توزیع تقریباً یکنواخت از عمق 10 سانتیمتر خاک نمونهبرداری انجام شد. نفوذپذیری با استفاده از روش حلقه مضاعف اندازهگیری گردید. نمونهها به آزمایشگاه منتقل و دانهبندی به روش هیدرومتری، مواد آلی به روشهای استاندارد آزمایش شد. سپس شاخص فرسایشپذیری خاک با روش ویشمایر و اسمیت برآورد گردید. آزمون نرمال بودن دادهها انجام شد و با استفاده از تغییرنماهای ArcGIS9.3 الگوی تغییرات تعیین و پهنهبندی به روشهای کریجینگ معمولی، جهانی، ساده و عکس مجذور فاصله برای ضریب K صورت گردید. از شاخصهای میانگین مطلق اشتباهات، میانگین اریبی اشتباهات، ریشه دوم میانگین مربع خطا و درصد بهبود نسبی به منظور کنترل و اعتبارسنجی روشهای درونیابی استفاده شد. شاخص فرسایشپذیری در دشتسر لخت در محدوده 0072/0 ± 0055/0، در دشتسر اپانداژ 0037/0 ± 005/0 و در دشتسر پوشیده 0133/0 ± 0173/0 تن ساعت بر مگاژول میلیمتر متغیر است. نتایج رسم نیم تغییرنما و انتخاب مدل مناسب بر آن نشان داد که در روشهای کریجینگ ساده و جهانی مدل کروی و در کریجینگ معمولی مدل گوسی دارای بهترین برازش است. از لحاظ شاخصهای MAE5، MBE5، RMSE و RI روش کریجینگ معمولی دارای صحت بیشتر و خطای کمتری است. در مجموع دقت روشهای مختلف کریجینگ در تخمین ضریب K از روش عکس مجذور فاصله بیشتر است.
پهنهبندی فرسایشپذیری خاک
کریجینگ جهانی
کریجینگ ساده
کریجینگ معمولی
معکوس فاصله
2014
07
23
12
21
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106243_4c73389c5d769a204a2430c996455d2c.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
ارزیابی کارایی مدل SWAT در تخمین رواناب سطحی حوزه آبخیز کچیک استان گلستان
عطااله
کاویان
مرضیه
بهرامی
حامد
روحانی
قابلیت یک مدل آبخیز برای پیشبینی شایسته جریان آبراهه برای کاربردی ویژه، از طریق آنالیز حساسیت، واسنجی، اعتبارسنجی ارزیابی میگردد. در این مطالعه مدل SWAT برای شبیهسازی رواناب در حوزه آبخیز کچیک با مساحت 3600 هکتار در استان گلستان صورت گرفته است. بدینمنظور ابتدا آنالیز حساسیت با استفاده از مدل SWAT2009 به علت در دسترسبودن ابزار آنالیز حساسیت در مدل انجام گرفت. نتایج نشان داد پارامتر ارتفاع آستانه آب در اکیفر سطحی که نیازمند است تا برگشت آب صورت پذیرد (GWQMN)، شماره منحنی(CN2)، جبران تبخیر از خاک (ESCO)، ظرفیت آب قابل دسترس در لایه خاک (SOL_AWC) و هدایت هیدرولیکی خاک در حالت اشباع (SOL_K) به ترتیب جزء مهمترین فاکتورهای کنترلکننده دبی جریان در حوزه آبخیز مورد مطالعه میباشند. در مرحله دوم، ارزیابی عملکرد مدل SWAT2009 از طریق واسنجی و اعتبارسنجی انجام گرفت. سال 2004 بهعنوان دوره واسنجی و سالهای 2005 و 2006 بهعنوان دوره اعتبارسنجی تعیین گردید. نتایج ارزیابی کارایی مدل نشان داد ضریب تبیین در دوره واسنجی و اعتبار سنجی بهترتیب برابر 71/0 و 75/0 و ضریب نش-ساتکلایف برابر 7/0 و 71/0 میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مدل SWAT میتواند رواناب سطحی را با دقت بالایی پیشبینی نماید.
آنالیز حساسیت
اعتبارسنجی
رواناب
مدل سازی
واسنجی
2014
07
23
22
32
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106244_2b9f2c863ddc06788dc65fd58390e651.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
تاثیر پخش سیلاب بر برخی خصوصیات پوشش گیاهی و خاک در ایستگاه آبخوان سرچاهان-استان هرمزگان
جلال
برخورداری
محمد
زارع مهرجردی
مسعود
یوسفی
یکی از راه حل های مناسب و کار آمد برای بهینهسازی استفاده از رواناب بویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، استفاده از شبکه های پخش سیلاب می باشد که ضمن کاهش خسارات ناشی از سیل، در افزایش حجم سفره آب زیر زمینی، احیاء مراتع و بیابان زدایی موثر است. هدف از این تحقیق، بررسی برخی ویژگی های خاک و پوشش گیاهی شبکه پخش سیلاب ایستگاه سرچاهان و مقایسه آن با منطقه شاهد است. در این تحقیق اثرات پخش سیلاب بر تغییرات کمی و کیفی پوشش مرتعی (زادآوری، شادابی) و خاک سطحی در ایستگاه پخش سیلاب سرچاهان در 90 کیلومتری شمال بندر عباس (مرز اقالیم ایران تورانی و ساحلی) بررسی شد. بدین منظور یکی از شبکه های پخش سیلاب که شامل پنج بند بود بعنوان تیمار و عرصه ای مشابه از نظر پوشش گیاهی و خاک که فقط امکان سیلگیری ندارد بعنوان شاهد انتخاب گردید، سپس ویژگی های پوشش مرتعی شامل درصد تاج پوشش، تولید، فراوانی، تراکم، زادآوری و شادابی گونه های گیاهی در بندهای پخش سیلاب با 60 و عرصه شاهد با 12 پلات 2×2 متر، در طی 4 سال اندازه گیری و ثبت گردید. همچنین از میزان و کیفیت سیلاب های ورودی به شبکه و خصوصیات خاک در مناطق سیل گرفته و شاهد آمار برداری گردید و با روش تحلیلی و آماری به بررسی اثرات کیفیت و میزان سیلاب ورودی به شبکه بر روی خصوصیات خاک و پوشش گیاهی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق با استفاده از آزمون های آماری نشان داد که از نظر کمی میزان درصد تاج پوشش در عرصه آبگیری شده نسبت به عرصه شاهد در سطح خطای 1 درصد از نظر آماری دارای اختلاف معنی دار است، اما میزان تراکم، تولید و فراوانی از نظر آماری دارای اختلاف معنی دار با شاهد نیستند. تاثیر پخش سیلاب بر افزایش زادآوری و شادابی پوشش گیاهی مرتعی ابتدا در گونه های یک ساله و سپس در گونههای چند ساله به مرور زمان نمایان گردیده است. در گونه های یکساله بعلت رویش جدید در هر سال تغییرات زادآوری و شادابی در اثر بارندگی و سیلاب سریع تر و نمایان تر است. ولی این تغییرات در گونههای چند ساله همراه با تغییر سایر فاکتورهای محیطی از جمله خاک دیرتر نمایان می شود.
پوشش گیاهی مرتعی
پخش سیلاب
خاک
همبستگی
هرمزگان
2014
07
23
33
42
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106245_671eaf91906965d7117134b490bd37a7.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی فنولوژی و اندازه گیاه و تاثیر خشکسالی بر آنها در دو گونه گندمی مهم مراتع استپی (مطالعه موردی: مراتع ندوشن در استان یزد)
مراتع از گونههای گیاهی مختلفی تشکیل شده است که هر یک از آنها دارای فنولوژی و اندازه خاص خود میباشند. آگاهی از این خصوصیات در گونههای گیاهی مهم یک سایت مرتعی به عنوان یکی از ایزار مدیریت مرتع در آن عرصه تلقی می شود. بررسی مراحل فنولوژیکی و تغییرات اندازه 2 گونه گیاهی Stipa barbata Desf و Stipa caucasica Schmalh در مراتع استپی ندوشن یزد طی دوره 4 ساله (89-1386) با این هدف انجام شده است. در آغاز اجرای پژوهش درون سایت قرق برای هر گونه گیاهی 10 پایه مشخص گردید و در مراحل اجرای پژوهش از این پایهها آماربرداری شد. اطلاعات مربوط به مراحل فنولوژی و اندازه هر گونه در مقاطع زمانی 15 روزه در مرحله رویشی و 7 روزه در مرحله زایشی اندازهگیری شد. بر اساس نتایج حاصله، در گونه Stipa barbata آغاز دوره رشد در دوره مورد مطالعه از دهه اول بهمن ماه به ثبت رسیده است. زمان گلدهی از دهه اول تا دوم اردیبهشت ماه انجام می شود. بذر دهی این گونه از دهه اول تا آخر خرداد ماه وقوع مییابد. حداکثر ارتفاع تاج پوشش در دوره مطالعه شده در سال نسبتا خشک 1389 برابر 91 سانتیمتر میباشد که با مقدار حداقل به میزان 23 سانتیمتر در سال بسیار خشک 1387 واجد تفاوت معنیدار است. بین مقادیر حد اکثر و حداقل قطر تاج پوشش این گونه بهترتیب در سال معمول 1388 و بسیار خشک 1387 با اندازههای 43 و 32سانتیمتر نیز تفاوت معنیداری وجود دارد. از سوی دیگر بین مقادیر قطر تاج پوشش این گونه در سالهای نسبتا خشک (1389)، معمول (1388) و مرطوب (1386) در منطقه تفاوت معنیداری دیده نمیشود (05/0P≤). در گونه Stipa caucasica آغاز دوره رشد در دوره مورد مطالعه از دهه اول بهمن ماه به ثبت رسیده است. زمان گلدهی از دهه سوم فروردین ماه تا دهه دوم اردیبهشت ماه انجام شده است. بذر دهی این گونه از دهه اول تا دوم خرداد ماه وقوع می یابد. حداکثر ارتفاع تاج پوشش در دوره مطالعه شده در سال نسبتا خشک 1389 برابر 38 سانتیمترمی باشد که با مقدار حداقل به میزان 12 سانتیمتر در سال بسیار خشک 1387 واجد تفاوت معنیدار است. بین مقادیر قطر تاج پوشش این گونه در سالهای نسبتا خشک (1389)، معمول (1388) و مرطوب (1386) در عرف منطقه تفاوت معنیداری دیده نمیشود. حداکثر مقدار قطر تاج پوشش در سال 1389 و حداقل مقدار با داشتن تفاوت معنیدار با آن در سال بسیار خشک که بهترتیب برابر 34 و 27 سانتیمتر میباشند (05/0P≤)
رشد رویشی
گلدهی
بذردهی
Stipa barbata
Stipa caucasica
یزد
2014
07
23
43
51
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106246_50096f6e45e60a2f95326aa18782e5c2.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی هیدروگراف سیل با استفاده از مدل شبیهسازی بارش-رواناب در حوزه آبخیز ایوان
مریم
مرادنژادی
کامران
کریمی
سارا
نخعینژادفرد
حسن
خسروی
مقداد
جورغلامی
در این تحقیق که در حوزه آبخیز ایوان در استان ایلام انجام شد، هیدروگراف سیلاب با استفاده از مدل HEC HMS در نرمافزاهای HECGEO HMS و 9.3 Arc Map، شبیه سازی و بررسی شد. در این تحقیق سعی شده است با روندیابی هیدروگراف زیرحوضهها تا خروجی کل حوضه میزان مشارکت آنها در ایجاد سیل خروجی حوزه تعیین و زیر حوضهها از نظر سیلخیزی اولویتبندی شود. برای این منظور از دادههای سیلاب و دبی و بارش روزانه و ساعتی ایستگاههای باران سنجی منطقه مورد مطالعه در دوره آماری 20 ساله (1390-1370) استفاده شد. سپس کل حوضه به 4 واحدکوچکتر (E1، E2، E3، E4) برای تجزیه و تحلیل بهتر تقسیم بندی شد و نقشههای توپوگرافی، پوشش گیاهی، گروههای هیدرولوژیکی خاک در محیط Arc Map تهیه شد. در مرحله بعد، از تلفیق نقشه کاربری اراضی و گروههای هیدرولوژیکی خاک نقشه CN حوضه به دست آمد. نتایج نشاندهندۀ این است که مشارکت زیر حوضهها در رواناب ایجاد شده با مساحت آنها رابطه مستقیم ندارد. شماره منحنی متوسط وزنی برای زیر حوزههای مورد مطالعه نزدیک به 80 به دست آمد که نشان میدهد در هر رویداد بارندگی حجم زیادی از آن در سطح زمین جاری میشود. افزایش ارتفاع رواناب نشان دهنده تغییر بیشتر خاک، هدر رفتن آب قابل دسترس گیاهان و خطر ایجاد سیل در منطقه است. با توجه به کاربری موجود در منطقه که جنگل است، این نتیجه گیری خطر تغییر کاربری از جنگل به مرتع و در نتیجه افزایش سیلاب را در پی دارد.
مدل HEC HMS
بارش-رواناب
هیدروگراف سیلاب
حوزه آبخیز ایوان
2014
07
23
52
60
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106247_705531f3cbf0a5b5de13de2f5c3665ff.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی کارایی فرایند تحلیل شبکهای (ANP) در برآورد توان سیلخیزی (مطالعه موردی: حوزه زوجی کاخک شهرستان گناباد)
مسعود
عشقیزاده
علی
طالبی
امروزه روشهای تصمیمگیری چند معیاره کاربرد وسیعی در علوم مختلف پیدا کردهاند. بطوریکه تلفیق سیستمهای اطلاعات جغرافیایی با روشهای تصمیمگیری چند معیاره منجر به ارائه روشهای تصمیمگیری چند معیاره مکانی شده است. در این تحقیق، توان مکانی شدت سیلخیزی حوزه زوجی کاخک شهرستان گناباد با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکهای مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور ابتدا عوامل توپوگرافی، اقلیمی، زمینشناسی، خاکشناسی، هیدرولوژی، پوشش گیاهی و کاربری اراضی بعنوان مهمترین عوامل موثر بر سیلخیزی تعیین و لایههای طبقات مرتبط با آنها تهیه گردید. سپس معیارها و طبقات آنها با فرآیند تحلیل شبکهای وزندهی و لایههای وزنی توسط نرم افزار الویس 3 تلفیق و نقشه توان مکانی سیلخیزی تهیه گردید. نتایج بکارگیری فرآیند تحلیل شبکهای توان سیلخیزی حوره شاهد را بیشتر محاسبه نمود بطوریکه متوسط وزن توان سیلخیزی در حوزه شاهد 25/0 و در حوزه نمونه 21/0 محاسبه شد. همچنین عامل شماره منحنی بیشترین وزن و جهت شیب شمالی کمترین وزن را در محاسبه توان سیلخیزی حوزه زوجی کاخک داشته است. این تحقیق نشان داد فرآیند تحلیل شبکهای می تواند بعنوان روشی برای برآورد توان سیلخیزی و نمایش تغییرات مکانی آن در سطح حوزه مورد توجه قرار گیرد.
تصمیمگیری چند معیاره
فرایند تحلیل شبکهای
سیلخیزی
گناباد
2014
07
23
61
73
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106248_df69d6141b91fc60aa855a24b2f5ec74.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی آزمایشگاهی تاثیر اندازه قطر روزنه در کارایی صفحات مستغرق انحنادار با قطاع 45 درجه در راندمان حوضچه رسوبگیر گردابی
امین
حاجی احمدی
مجتبی
صانعی
مهدی
اژدریمقدم
یکی از راههای کنترل رسوبات معلق استفاده از حوضچه رسوبگیر گردابی میباشد. در این تحقیق به منظور کنترل تجمع رسوبات در کف حوضچه رسوبگیر گردابی در هنگام رسوبگیری، از صفحات مستغرق انحنادار در قطاعهای 45 درجه در کف حوضچه گردابی استفاده گردید، همچنین اثر اندازه روزنه در کارایی صفحات مستغرق انحنادار برای رسوب شویی کف حوضچه مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش ها در یک مدل فیزیکی با ارتفاع 90 سانتیمتر، قطر 06/2 متر و شیب کف %10 انجام گرفت و از سه روزنه با قطرهای 59 و 46 و 36 میلیمتر استفاده شد. صفحات مستغرق در آرایش های متفاوت کار گذاری شد. نتایج آزمایشها نشان داد عملکرد صفحات در رسوب زدایی از کف، ابتدا تحت تاثیر روزنه و سپس آرایش های قرارگیری صفحات می باشد. همچنین مشخص شد که در بهترین آرایش قرارگیری صفحات در کف باعث افزایش 03/20 درصد رسوب زدایی از کف می گردد.
رسوب
حوضچه رسوبگیر
جریان گردابی
صفحات مستغرق انحنادار
راندمان
2014
07
23
74
82
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106249_d4b9d76178fbdd715c48e15b8d3f3864.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی دور آبیاری مناسب بهمنظور کشت نهال در مناطق بیابانی (مطالعه موردی منطقه سیستان)
منصور
جهانتیغ
این آزمایش با هدف بررسی اثر دور آبیاری بر رشد نهال انجام پذیرفت. در این تحقیق چاله هایی به عمق 130 و قطر 80 سانتیمتر حفر و سه عامل دور آبیاری (آبیاری بر مبنای حداکثر تخلیه رطوبتی70 و 90 درصد)، خاک (نوع کشاورزی و شاهد) گیاه (اکالیپتوس و گز شاهی) مورد بررسی قرار گرفت. این طرح به روش آماری اسپلیت پلات با 8 تیمار و 4 تکرار اجراء گردید. تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که اثر دور آبیاری ، خاک و گیاه در سال اول بر روی ارتفاع نهال ها تاثیر داشته است ولی سایر اثرات متقابل عوامل مورد بررسی بر روی آن بی تاثیر بوده است (). در سال دوم نیز دور آبیاری افزایش ارتفاع گیاه را در پی داشته است ولی سایر عوامل تاثیر گذار نبوده اند (). نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر دور آبیاری، خاک و سال و اثر متقابل دور آبیاری و نوع نهال بر روی ارتفاع در سطح آماری 1% () معنی دار ولی سایر اثرات از لحاظ آماری بر روی آنها معنی دار نبود (). داده ها نشان داد که نهال اکالیپتوس با مصرف هر لیتر آب در روش آبیاری70 درصد تخلیه رطوبتی به ترتیب 24/0 و نهال گز 19/0 سانتی متر رشد می نماید، در حالیکه در روش آبیاری90 درصد تخلیه رطوبتی هر نهال اکالیپتوس و گز به ترتیب 11/0 و 14/0 سانتی متر رشد می کنند. بنابر این دور آبیاری 70% تخلیه رطوبتی و تغییر خاک چاله های احداثی برای نهالکاری، کارآیی بهتری نسبت به آبیاری 90% تخلیه رطوبتی دارد.
ارتفاع گیاه
پوشش گیاهی
دور آبیاری
سیستان
مناطق بیابانی
2014
07
23
83
92
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106250_e0accbb39502dc4fe18059594c13afa5.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
مقایسۀ روشهای عددی طبقهبندی پوششگیاهی در بررسی بومشناختی مراتع شمال شرق سمنان
لیلا
خلاصی اهوازی
محمدعلی
زارع چاهوکی
جزیه کمّی روابط پوششگیاهی و عوامل محیطی ابزاری ضروری در زمینه تحقیقات مدرن بومشناسی پوششگیاهی است. هدف از این پژوهش تفکیک قطعات نمونه برای تشکیل واحدهای جامعهشناسی گیاهی در تعیین گروههای بومشناختی مراتع شرق سمنان با استفاده از روشهای عددی و مقایسۀ این روشهاست. نمونهبرداری از پوششگیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک در 6 تیپ گیاهی و مجموع 270 پلات انجام شد. برای جمعآوری اطلاعات پوششگیاهی در هر واحد، نمونهبرداری در طول 3 ترانسکت 750 متری صورت گرفت. در طول هر ترانسکت، 15 پلات با ابعادی که به روش حداقل سطح تعیین گردید، به فاصلة 50 متر قرار داده شد. در هر پلات نوع گونههای موجود، تراکم و درصد تاج پوشش آنها تعیین شد. در این پژوهش طبقهبندی پوشش گیاهی با روشهای تجزیة دوطرفه گونههای شاخص (TWINSPAN)، تجزیة خوشهای و تجزیه و تحلیل گونههای معرف انجام شد. با توجه به نظریۀ پیوستگی جوامع گیاهی، تجزیة تطابق کانونیک (CCA) و تجزیه تطبیقی قوسدار (DCA) برای تفکیک قطعات نمونه استفاده شد. در این تحقیق برای تعیین بهینه خوشهها، روش تجزیه و تحلیل گونههای معرف به همراه آزمون مونتکارلو بهکار گرفته شد. نتایج نشان داد در صورتیکه در طبقهبندی پوششگیاهی منطقه مورد مطالعه حاصل از تجزیه و تحلیل خوشهای و TWINSPAN، شش خوشه یا گروه انتخاب شود، تعداد گونههای معرفی که دارای ارزش معنیداری باشند، حداکثر خواهد بود. بنابراین شش گروه بهعنوان تعداد بهینة گروههای بومشناختی مراتع شرق سمنان تعیین شد. روش تجزیة دوطرفۀ گونههای شاخص با توجه به همبستگی بالا، مقادیر ویژۀ بالا در گروهها (65/0 تا 85/0) و تفکیک قطعات نمونه از دقت بالاتری برخوردار است و کاربرد آن نسبت به سایر روشها بهدلیل دقت بالاتر و تأیید روش بوسیله آنالیز گرادیان بهتر است. همچنین نتایج نشان داد که روش DCA با مقادیر ویژه بالای محورهای اول و دوم (63/0 و 193/0) نتایج طبقهبندی را با تفکیک بیشتری نسبت به روش CCA تأیید میکند.
تجزیه تطابق کانونیک
تجزیه تطبیقی قوسدار
تجزیه دوطرفه گونههای شاخص
تصادفی-سیستماتیک
شاخص تشابه فاصله اقلیدسی
2014
07
23
93
106
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106251_0c98793b17dfe498392fd0970e9b8e62.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی تغییرات میزان تولید و مصرف علوفه در گونه Bromus tomentellus (مطالعه موردی: مراتع قره باغ شهرستان ارومیه)
احمد
احمدی
حسن
یگانه
حسین
شکیب
مریم
بخشنده سوادرودباری
مهدی
معمری
به منظور بررسی ویژگیهای رویشی و تولیدی و نیز میزان مصرف علوفه گیاه Bromus tomentellus در مراحل مختلف فنولوژی توسط دام، طرح حاضر به مدت چهار سال (1386 تا 1389) در مراتع منطقه قرهباغ ارومیه به اجرا گذاشته شد. بدین منظور، مقدار علوفه باقیمانده از این گیاه، از هنگام شروع چرای دام (اول فروردین) تا زمان خروج از مرتع (پایان شهریور)، بطور متناوب و با فواصل یک ماهه اندازهگیری شد. با کم کردن مقدار بدست آمده از میزان تولید در داخل قطعه محصور، مقدار مصرف گونه تعیین گردید. سپس به منظور بررسی تأثیر تغییرات سالانه و ماهانه شرایط محیطی بر مقدار تولید و مصرف گونه مورد مطالعه، اعداد و ارقام حاصله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده-ها نشان داد که در بین سالهای اجرای طرح، اختلاف معناداری در مقدار تولید این گونه وجود ندارد. در مقابل، میزان مصرف این گونه در سال 1389 با مقدار میانگین 45/6 گرم به ازای هر پایه، بطور معناداری بیشتر از سالهای دیگر بود. در مورد تغییرات ماهانه نیز فروردین با میانگین تولید 70/19 گرم در هر پایه بیشترین مقدار را نشان داد در صورتیکه بیشترین میزان مصرف علوفه (84/27 گرم در پایه) مربوط به اردیبهشتماه بود. نتایج این مطالعه نشان داد که عوامل محیطی از قبیل بارندگی، دما و غیره تأثیر مهمی در میزان تولید و مصرف گونه مورد مطالعه دارند.
ارتفاع گیاه
مدیریت مرتع
تولید علوفه
مصرف علوفه
عوامل محیطی
علف پشمکی
2014
07
23
107
112
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106258_051f5adff2ef85fad0a921ce8cec724d.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی عوامل محیطی درونی موثر بر شکلگیری و گسترش خندق
ابراهیم
مقیمی
مرضیه
قدسی
خندقها اشکال پیشرفته فرسایش تشدید شونده میباشند که در اثر عوامل مختلف ایجاد میشوند. این نوع فرسایش در محدودههای کوهستانی نواحی نیمه خشک که دامنهها به خوبی توسط پوشش گیاهی محافظت نمیشوند، بیشتر دیده میشود. در تشدید فرسایش عوامل مختلفی دخیل هستند. در این تحقیق سعی شده است عوامل محیطی درونی موثر بر شکلگیری و گسترش خندقها بررسی شود. 42 خندق فعال و معرف از نظر ویژگیهای مورفومتریک در سه منطقه دهدشت، برازجان و سواد کوه گزینش شدند. طول خندق، عرض، عمق و ارتفاع در آنها اندازه گیری شد و طبقه بندی خندقها بر اساس پارامتر طول انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها، مقایسات آماری بین فاکتورهای مورفومتریک خندقها و فاکتورهای درونی (توپوگرافی و فیزیکی-شیمیایی) موثر در ایجاد خندق در سه منطقه مورد مطالعه از طریق آزمون F صورت گرفت و در صورت معنیدار بودن، میانگینها از طریق آزمون Lsd مقایسه شدند. در پایان عوامل درونی و تاثیر گذار بر خندقها تعیین و مدل شماتیک آنها رسم گردید. نتایج نشان داد که بر اساس پارامترهای اندازهگیری شده، خندقها در دو منطقه سواد کوه در مازندران و دهدشت در کهگیلویه و بویراحمر بیشترین شباهت را دارند و منطقه برازجان در بیشتر ویژگیهای مورفومتریک و فیزیکی-شیمیایی با مناطق دیگر تفاوت معنیداری دارد (05/0>p).
فرسایش خندقی
عوامل درونی
مورفومتری و تجزیه تحلیل واریانس
2014
07
23
113
122
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106262_424ac064f9bee9b9275375c3412d268b.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
مقایسه عناصر مهم در لاشبرگ و اندام هوایی دو گونه مرتعی منطقه شازند اراک
زینب
نوریکیا
محمد علی
زارع چاهوکی
اکبر
فخیره
علی
حیدری صادق
هدف از این پژوهش مقایسه میزان عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، کرین، ماده آلی، نسبت کربن به نیتروژن و همچنین ADF در لاشبرگ و اندام هوایی دوگونه مرتعی tomentellus Bromus و Astragalus ammodendron است. پس از شناسایی رویشگاههای این دوگونه در منطقه شازند اراک، در انتهای فصل رویش (تابستان) نمونه برداری در مناطق معرف هر رویشگاه به روش تصادفی سیستماتیک انجام شد. به طوریکه برای بررسی ویژگیهای گونه مورد مطالعه در امتداد 4 ترانسکت تعداد 10 پلات مستقر گردید. پس از بررسی داده ها، تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از آزمون های تجزیه واریانس و آزمونt مستقل انجام شد. مقایسه اندام هوایی و لاشبرگ گونه های مورد مطالعه نشان می دهد که بین مقدار ماده آلی، کربن و ADF در اندام هوایی و لاشبرگ دو گونه اختلاف معنی داری وجود دارد و از لحاظ کمی تقریباً مقدار نیتروژن، کربن ،ماده آلی،فسفر و نسبت کربن به نیتروژن در لاشبرگ دوگونه بیش از اندام هوایی می باشد ولی مقدار عنصر پتاسیم در اندام هوایی این دو گونه بیش از مقدار آن در لاشبرگ می باشد. ولی درکل گونه Astragalus ammodendron از مقدار کربن به نیتروژن کمتری نسبت به گونه دیگر برخوردار است و به همین دلیل از لحاظ کیفیت لاشبرگ و اندام هوایی و همچنین اصلاح خاک بهتر می باشد.
لاشبرگ
اندام هوایی
شازند
tomentellus Bromus و Astragalus ammodendron (گون)
2014
07
23
123
130
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106263_9bdb3ccea997d9a15ba149a473446723.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی و تعیین مناسبترین شاخصهای فرسایندگی باران در استان کرمانشاه
یحیی
پرویزی
داود
نیککامی
محمد
قیطوری
همایون
حصادی
نیروی فرسایندگی باران، توانایی بالقوه باران در ایجاد فرسایش بوده و عامل مهمی در فرسایش خاک است. جهت کمی نمودن تاثیر عامل فرسایندگی باران در کمیت فرسایش خاک شاخصهای مختلفی در مطالعات مختلف و در سطح دنیا توسعه داده شدهاند. این تحقیق با هدف تعیین بهترین شاخص فرسایندگی باران در شرایط اقلیمی نیمه خشک کرمانشاه انجام شد. برای این تحقیق، 24 کرت جمع آوری رواناب و رسوب همراه با باراننگار ثبات جهت ثبت و اندازهگیری دادههای روانآب، رسوب و بارندگی نصب شد. در طی دو سال اندازهگیری، مجموعاً 25 واقعه رگبار که منجر به ایجاد رواناب و تلفات خاک شده بودند، پایش و اندازهگیری شدند. با محاسبه 11 شاخص فرسایندگی و تعیین ضرایب همبستگی بین شاخص های محاسبه شده در رگبارهای منتج به فرسایش، کارایی آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاخصهای فرسایندگی و بهترتیب با ضریب همبستگی 780/0 و 714/0 به عنوان بهترین شاخصهای فرسایندگی باران، بالاترین مقدار ضرایب همبستگی و معنیداری را با مقادیر تلفات خاک داشتهاند.
فرسایش خاک
شاخص فرسایندگی باران
استان کرمانشاه
2014
07
23
131
137
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106264_34dad1b6e84f4c93326a38fab9d72ec7.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی اثرات شدتهای مختلف برداشت بر ویژگیهای زایشی و رویشی گونه Koeleria cristata در مراتع قرهباغ استان آذربایجان غربی
احمد
احمدی
فرهنگ
قصریانی
انور
سنایی
مینا
بیات
الهه
احمدی
هدف از این مطالعه، بررسی شدتهای مختلف برداشت بر ویژگیهای زایشی و رویشی گونه کلیدی Koeleria cristata در مراتع قره باغ ارومیه به مدت 4 سال میباشد. به منظور انجام تحقیق ابتدا مساحتی معادل نیم هکتار در مراتع قره باغ ارومیه انتخاب و در سال اول به منظور انجام عملیات قرق محصور گردید. از این گونه 40 پایه انتخاب و به صورت ماهیانه در فصل چرای منطقه توسط قیچی باغبانی برداشتهای 25، 50، 75 درصد و شاهد (صفر درصد) صورت گرفت (هر 10 پایه یک تیمار). در پایان تأثیرشدت برداشت با بررسی تغییرات ایجاد شده در خصوصیات تولید علوفه، شادابی، مرگ و میر و ساقههای زایشی در پایههای منتخب مطالعه شد. نتایج در قالب طرح اسپلیت پلات در زمان در چهار سال 1389-1386 در نرمافزار SAS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که اثر سال، شدتهای مختلف برداشت و اثر متقابل سال و شدتهای مختلف برداشت بر روی تولید علوفه و شادابی این گونه در سطح یک درصد معنیدار شد. بررسی میانگین تولید نشان داد که تیمار 75 درصد دارای کمترین میزان تولید و پایداری و تیمار 50 درصد دارای بیشترین تولید و پایداری میباشد. بر این اساس تیمار 75 درصد، موجب بروز اثرات منفی و زوال در توانائیهای حیاتی گونه گردیده و شدت برداشت 50 درصد باعث بروز کمترین اثرات منفی در خصوصیات گیاهی و توانایی حیاتی گیاه شد.
مدیریت مرتع
شدت برداشت
Koeleria cristata
مراتع قره باغ
2014
07
23
138
146
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106265_e5c70d413665a77c23bf29182d07aeae.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی تأثیر عملیات احداث هلالیآبگیر بر خصوصیات پوشش گیاهی در مرتع کمرک تفتان
مسعود
ریگی
عبدالباسط
پاکزاد
علیرضا
مسعودیپور
طرحهای ذخیرهنزولات و عملیات توسعه رطوبت در سطح مراتع با اهداف مختلف بهاجرا درمیآید. در مناطقخشک که محدودیت رطوبت یکی از مهمترین عوامل محدودکننده پوششگیاهی شناخته میشود هرگونه اقدام در جهت توسعه رطوبت و استحصال آب باران میتواند عامل توسعه پوششگیاهی باشد. در این مطالعه اثر یکی از این اقدامات، یعنی اجرای عملیات هلالیآبگیر بر ویژگیهای عملکردی پوششگیاهی و بهویژه گونهکلید منطقه، 11سال پس از اجرا، بررسی گردید. بهاین منظور در هریک از مناطق شاهد و اجرای عملیات هلالیآبگیر یک منطقه معرف درنظر گرفته شد. در هریک از این مناطق، تعداد 14 ترانسکت 400متری و برروی هر ترانسکت تعداد 2 پلات 8 مترمربعی مستقر و پساز درج لیست گونههای موجود در هر قاب، درصد تاجپوشش، تعداد پایه، ابعادگیاه و میزان لاشبرگ به تفکیک گونه ثبت گردید. مقایسه با استفاده از آزمون t مستقل صورت گرفت. نتایج نشانداد که در اثر اجرای پروژه پوششتاجی از 9/11 به 56/20 درصد، تولید از 18/3 به 22/5 گرم در مترمربع، میزان لاشبرگ از 8/0 به 29/1 گرم در مترمربع افزایش داشته است. همچنین اجرای عملیات سبب افزایش تاجپوشش، تراکم و حجم تودهزنده سرپای گونه Artemisia santolina شده و تراکم گونهمهاجم Hammada salicornica کاهش یافته است. اختلاف تاجپوشش کل، تاجپوشش گونهکلید، تولید مادهخشک و لاشبرگ در سطح 05/0 معنیدار است. از طرفی تغییرات تراکم و حجم تودهزنده سرپای این گونه اختلاف معنیدار در سطح 01/0 را نشانداد. در ترکیبگیاهی نیز سهم گونه کلید افزایش و سهم گونهمهاجم کاهش یافته است.
ذخیره نزولات
هلالی آبگیر
تاجپوشش
تولید
کمرک
تفتان
2014
07
23
147
153
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106266_8174acc206edfee341d3db3641dac1e9.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
ارزیابی مدل توزیعی بیلان آبی ماهانه در برآورد رواناب حوضه در مناطق خشک با استفاده از GIS و RS، مطالعه موردی: حوزه آبخیز یزد-اردکان
جلال
برخورداری
تراحل
وارتانیان
کمبود منابع آب شیرین مهمترین محدودیت در حوزههای آبخیز مناطق خشک میباشد. بهترین راه حل برای این مشکل حفاظت بهتر منابع آب موجود می باشد، از آنجایی که مقدار بارش و تبخیر و تعرق تغییرات زیادی در سطح حوضه دارد، آب قابل استفاده نیز (در قالب رواناب سطحی و زیرسطحی) از نظر زمانی و مکانی با توجه به نوع بافت خاک و نوع پوشش اراضی در سطح حوزه آبخیز متغیر میباشد. در این تحقیق مدل توزیعی بیلان آبی تورنت وایت- ماتر که بر اساس نقشههای ماهانه بارش، تبخیر و تعرق پتانسیل حوضه و نقشه ظرفیت نگهداری آب در خاک است، برای حوضه یزد-اردکان بهصورت توزیعی استفاده شد. نتایج مدل نشان داد که مقدار متوسط ارتفاع رواناب سالانه حوضه 7/66 میلیمتر است که نیمی از آن بهصورت جریان زیرسطحی میباشد که این رواناب از ارتفاعات به سمت دشت و کویر سیاهکوه جریان مییابد. مقایسه آماری دادههای دبی محاسبه و مشاهده شده در زیر حوضه پیشکوه نشان داد که ضریب همبستگی بین میانگین دبی محاسبه و مشاهده شده در محدوده فاصله اطمینان 90 درصد دادههای مشاهده شده قرار دارد، لذا میتوان اظهار نمود که نتایج مدل در سطح اطمینان 90 درصد قابل قبول میباشد. همچنین، با استفاده از این روش میتوان، میزان رواناب ماهانه حوضههای مشابه حوضه مذکور را برآورد نمود.
آب مازاد
تبخیر و تعرق واقعی
رواناب زیرسطحی
روش تورنت وایت-ماتر
ظرفیت ذخیره آب در خاک
2014
07
23
154
164
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106267_d7bb38ff4c446bced509d083fa129ace.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
رابطه تولید سالانه علوفه با نوسانات بارندگی و دما در مراتع مناطق خشک
جلال
عبداللهی
حسین
ارزانی
حسین
نادری
محمد رضا
میرجلیلی
در جوامع گیاهی مناطق خشک، متغیرهای اقلیمی، شامل بارندگی و دما با تأثیر بر میزان رطوبت قابل دسترس درون پروفیل خاک، ترکیب و تولیدات گیاهی را تحت تأثیر قرار می-دهند. در این راستا، مطالعهای طی نه سال و با هدف بررسی تأثیر متغیرهای اقلیمی بارش و حداکثر درجه حرارت بر تولید گونههای مهم گیاهی مراتع منطقه گاریز سفلی یزد انجام شد. به این منظور هر ساله تولید گیاهان عرصه با روش نمونهگیری مضاعف، داخل 60 پلات دو متر مربعی، مستقر در طول چهار ترانسکت دایمی خطی اندازهگیری شد. دادههای اقلیمی نیز از نزدیک-ترین ایستگاه کلیماتولوژی منطقه تهیه گردید. به منظور تشخیص عمده گرادیانهای اقلیمی مؤثر بر تولید گونههای گیاهی منطقه از تجزیه چند متغیره افزونگی (RDA) استفاده شد. مطابق با نتایج به دست آمده تولید کل و تولید گونههای Artemisia sieberi، Aellenia subaphylla و Salsola arbuscula تحت تأثیر مثبتِ بارش دوره آذر تا اسفند قرار داشتند. تولید گونههای Salsola rigida، Salsola tomentosa و Noaea mucronata علاوه بر بارش دوره آذر تا دی، تحت تأثیرِ منفی حداکثر درجه حرارت اردیبهشت نیز بودند. تولید گونه Lactuca orientalis بیشتر متأثر از بارش و حداکثر درجه حرارت فروردین بود.
تولید علوفه
متغیرهای بارندگی و دما
تجزیة افزونگی (RDA)
مراتع استپی
منطقه گاریز سفلی
2014
07
23
165
174
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106361_0202be3dcb4247125db7a1d24a1a8dc4.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
مـطالعه فنولوژی دو گونه Dactylis glomerata و Agropyron intermedium در مراتع الموت قزوین
سعید
رشوند
حسن
یگانه
انور
سنایی
گونههای گیاهی مناطق رویشی مختلف، از مراحل فنولوژیکی متفاوتی نیز برخوردار هستند. برای ورود و خروج دام به این مناطق رویشی نیاز به مطالعه و بررسی مراحل مختلف فنولوژی گیاهان منطقه میباشد. بهطور کلی جهت تشخیص آمادگی مرتع برای ورود دام داشتن اطلاعات از فنولوژی گیاهان و خاک مرتع لازم میباشد. این تحقیق در مراتع نیمه استپی کوهستانی الموت قزوین واقع در 100 کیلومتری شمال شرقی قزوین به مدت 4 سال (1389-1386) انجام شد. از هر گونه Dactylis glomerata (کلاس خوشخوراکی 1) و Agropyron intermedium (کلاس خوشخوراکی 2) 10 پایه انتخاب گردید. اطلاعات مربوط به مراحل فنولوژی هر دو گونه هر 15 روز در مرحله رویشی و 7 روز در مرحله زایشی اندازه گیری و ثبت گردید. نتایج نشان داد که گونه A. intermedium رشد رویشی را از اوایل اردیبهشت ماه شروع کرده، از نیمه اول خرداد ماه وارد مرحله گلدهی شده و بذردهی آن از اوایل تیرماه شروع میشود. رشد رویشی گونه D. glomerata نیز از نیمه دوم اردیبهشت شروع و در خرداد ماه وارد مرحله گلدهی شده و از اواسط خرداد ماه مرحله بذردهی این گونه شروع میشود. نتایج نشان داد شروع و طول دورههای رویشی این دو گونه تحت تأثیر درجه حرارت و بارندگی قرار دارد.
آمادگی مرتع
فنولوژی
Dactlys glomerata
Agropyron intermedium
الموت قزوین
2014
07
23
175
184
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106362_7716123bdac57870527d2be3b2731558.pdf
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2313
1393
27
2
بررسی عوامل خاکی و فیزیوگرافی موثر بر شاخصهای تنوع گیاهی در مراتع نیمه خشک (مطالعه موردی: مراتع خانقاه سرخ ارومیه)
بهنام
بهرامی
رضا
عرفانزاده
جواد
معتمدی
دستیابی به برخی از ویژگیهای کمی و کیفی پوشش گیاهی از جمله تنوع گیاهی برای مرتعداران جهت اعمال مدیریت صحیح، ضروری میباشد. به منظور مطالعه شاخصهای تنوع گیاهی، مراتع حوزه آبخیز خانقاه سرخ با مساحتی بالغ بر 2000 هکتار در محدوده ارتفاعی 1400 تا 2400 متر از سطح دریا در استان آذربایجان غربی انتخاب شد. 3 تیپ گیاهی با نامهای Astragalus microcephalus - Acanthophyllum microcephalum Pteropyrum aucheri - Astragalus microcephalus و Pteropyrum aucheri - Prangus uloptera در منطقه پراکنش بیشتری دارند. در هرتیپ، دو منطقه معرف و در هر منطقه معرف، نمونهبرداری از پوشش گیاهی و خاک در 30 پلات یک متر مربعی انجام شد. سپس تنوع گیاهی با استفاده از سه شاخص غنای گونهای (سیمپسون، شانون- وینر و هیل 1) و یک شاخص یکنواختی (سیمپسون) در مناطق معرف محاسبه و مقایسۀ میانگین جهت آنالیز آماری مناطق معرف مورد نظر استفاده گردید. بافت، نیتروژن، کربن آلی و اسیدیته خاک نیز در مناطق معرف اندازهگیری شد. برای تشخیص عوامل موثر در شاخصهای تنوع گیاهی از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که تنوع گیاهی در منطقه معرف اول تیپ گیاهی Astragalus microcephalus – Acanthophyllum microcephalum به نسبت سایر مناطق بیشتر میباشد. بررسی رابطه بین شاخصهای تنوع گیاهی با بعضی از عوامل خاکی و فیزیوگرافی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که ارتفاع از سطح دریا بر روی شاخصهای تنوع گیاهی در نظر گرفته شده دارای اثر منفی بود. افزایش درصد شیب، دامنه شاخصهای یاد شده را افزایش داد که علت این امر احتمالا تخریب و چرای بیش از حد تیپهای مرتعی در شیبهای پایین و حذف این عوامل مخرب در شیبهای بالاتر بود.
پوشش گیاهی مرتعی
پخش سیلاب
خاک
همبستگی
هرمزگان
2014
07
23
185
193
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_106363_0c90b3cbfc3e32ef15017b90cab8cfdf.pdf