مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2038
32
3
2019
09
23
اثر بهرهبرداری بیرویه و تغییر کاربری زمین بر شورشدگی آب زیرزمینی با کاربرد مفهوم آسیبپذیری در آبخوان قائم شهر-جویبار
2
20
FA
علیرضا
متولی
دانشجوی دکترای گروه آبخیزداری، دانشکدهی منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس
ar.motevalli@modares.ac.ir
حمیدرضا
مرادی
دانشیار گروه آبخیزداری، دانشکدهی منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس
hrmoradi@modares.ac.ir
سامان
جوادی
استادیار گروه آبیاری و زهکشی، پردیس ابوریحان دانشگاه تهران
javadis@ut.ac.ir
10.22092/wmej.2019.124558.1179
آسیبپذیری آبهای زیرزمینی بهدلیل حساسیت ذاتی و ورود منابع آلایندهی انسانساز است. در این تحقیق برای بررسی آسیبپذیری آبخوان قائمشهر-جویبار از اطلاعات 64 چاه نمونهبرداری کیفی، 20 چاه مشاهدهیی و بیش از 28000 چاه بهرهبرداری بهکار برده شد. برای تهیهی نقشههای آسیبپذیری در سالهای 2004 تا 2014 عوامل مؤثر در آسیبپذیری ذاتی آبخوان شامل هدایت آبی، نوع آبخوان، فاصله از ساحل، ضخامت آبخوان و عوامل مؤثر در آسیبپذیری ویژه شامل تراکم چاه، افت آب زیرزمینی، تأثیر نسبی نفوذ آب دریا، وضعیت بالازدگی آب شور و شیب آبی بهکار برده شد. نتایج نشان داد که کیفیت منابع آب زیرزمینی از 2004 تا 2014 با توجه به معیارهای شوری هدایت الکتریکی، مجموع نمکهای باقیمانده و نسبت جذب سدیم رو به کاهش است. عامل کاربری زمین نیز برای تهیهی نقشههای آسیبپذیری اصلاحشده برای این سالها بهکار گرفتهشد. نتایج نشان داد که زراعت آبی در این دوره هشت درصد کاهشیافته، اما میزان آسیبپذیری در پهنههای پرخطر افزایشیافته است. از علتهای کاهش کیفیت منابع آب زیرزمینی میتوان افزایش نرخ آبکشی و کشت دوباره در تابستان را برشمرد. میانگین ضریب همبستگی طبقههای آسیبپذیر به شوری با معیارهای شوری در سال 2004 از 0/65 به 0/9 و در 2014 از 0/78 به 0/87 بهبود یافته است. درمجموع با توجه به پیچیدگیهای مدلسازی کیفی و انتقال نمکها و شوری آب زیرزمینی، نقشههای آسیبپذیری اصلاحشده میتواند ابزار مناسبی برای آگاهی از شورشدگی آب زیرزمینی باشد.
آبخوانداری,آلودگی آب زیرزمینی,تعادل بخشی,نفوذ آبشور
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120362.html
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120362_328bbb452720f346f59bdf1d8e61dd6e.pdf
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2038
32
3
2019
09
23
ارزیابی خشکسالی آبشناختی و تحلیل ویژگیهای آن با شاخص جریان رودخانهیی (SDI) در ایستگاههای آب سنجی استان اردبیل
21
36
FA
حامد
امینی
دانشجوی کارشناسیارشد مهندسی آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی
hamedamini@student.uma.ac.ir
اباذر
اسمعلی عوری
دانشیار گروه آموزشی منابع طبیعی و عضو پژوهشکده مدیریت آب، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی
esmaliouri@uma.ac.ir
رئوف
مصطفیزاده
0000-0002-0401-0260
ستادیار گروه آموزشی منابع طبیعی و عضو پژوهشکده مدیریت آب، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی
raoofmostafazadeh@yahoo.com
معراج
شرری
استادیار گروه آموزشی منابع طبیعی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی
mearaj_sharari@yahoo.com
محسن
ذبیحی
دانشجوی دکترای علوم و مهندسی آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس
mohsen_zabihi69@yahoo.com
10.22092/wmej.2019.124502.1178
خشکسالی آبشناختی باعث کاهشیافتن جریان رود و افتکردن کیفیت اکوسیستمهای آن میشود و استفادهی انسان از آبهای سطحی را نیز محدود میکند. در این تحقیق، برای ارزیابی خشکسالی آبشناختی در 33 ایستگاه آبسنجی استان اردبیل (1353–1392) شاخص خشکسالی جریان رودخانهیی (SDI) بهکاررفت. شاخص SDI با نرمافزار DrinC محاسبه، ویژگیهای خشکسالی آبشناختی طبقهبندی و تحلیل، ارتباط مولفههای مختلف خشکسالی با هم بررسی، و آبدهی متوسط جریان تحلیل شد. برخی از ویژگیهای خشکسالی آبشناختی برای نمایش تغییرات مکانی درونیابی شد. نتایج نشان داد که خشکسالی در همهی ایستگاهها بود، و بیشینهی تداوم دورهی خشک 62 ماه در ایستگاه سامیان بود. نتایج طبقهبندی معیار SDI در 14 ایستگاه (آلادیزگه، پل الماس، عنبران، باروق، بوران، دوستبیگلو، گیلانده، ایریل، کوزهتپراقی، مشیران، نئور، سامیان، شمسآباد و سولا) نشان داد که تعداد ماههای ترسالی از تعداد ماههای خشکسالی بیشتر بود. بیشترین شدت خشکسالی جریان (01/5-) و بیشترین تعداد ترسالی رخداده در ایستگاه پل الماس دیده شد. متوسط شدت بیشترین و کمترین خشکسالی آبشناختی در ایستگاه پل الماس و عنبران بهترتیب 01/5- و 0/57- بود. تغییرات مکانی ماههای خشکسالی نشان داد که کمترین وقوع خشکسالی جریان در ایستگاههای بالادست و دامنههای سبلان بود. خشکسالیهای شدید و خیلیشدید در رودخانههایی اتفاق میافتد که آبدهی آن کم است. هر چه اندازههای آبدهی رودخانه بیشتر باشد، وقوع خشکسالیهای شدید کاهش مییابد و ثبات جریان آن از رودخانهیی باآبدهی کم بیشتر است.
تداوم خشکسالی,خشکسالی آبشناختی,شاخص خشکسالی جریان رودخانهیی,شدت خشکسالی,DrinC
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120361.html
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120361_4707c4e1d1fb32135f2cc1ac3341501b.pdf
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2038
32
3
2019
09
23
پهنه بندی خطر زمین لغزش در آبخیز سد چراغ ویس کردستان با مدل هایIRAT و LNRF
37
52
FA
فؤاد
عبادی
گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر
foad.saqez@gmail.com
علیرضا
ایلدرمی
گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر
ildoromi@gmail.com
حمید
نوری
0000-0002-1247-8306
گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ملایر
hamidwatershed@yahoo.com
خالد
بابائی
گروه سنجش از دور و GIS، دانشکده برنامه ریزی و علوم محیطی ، دانشگاه تبریز
ildoromi45@gmail.com
10.22092/wmej.2019.124214.1171
زمینلغزش یکی از مهمترین عوامل فرسایش خاک و بلای طبیعی است که سالانه خسارتهای جانی و مالی فراوانی به کشور وارد میکند. از این رو امروزه در بررسی ناپایداری دامنهها به شاخصهای ریختزمینساخت (مورفوتکتونیک) و مدلهای پهنهبندی خطر زمینلغزشها توجه میشود. هدف از این بررسی پهنهبندی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز سد چراغ ویس کردستان با استفاده از مدل IRAT و LNRF و مقایسهی تطبیقی آنها با بهرهگیری از جدولهای متقاطع و شاخصهای ارزیابی پهنهبندی خطر زمینلغزش است. نتایج ارزیابی شاخصهای مدلIRAT نشان میدهد که 77/77% از لغزشها در طبقه<strong></strong>ی شدید زمینساختی است، و در مدل LNRF 64/05%در ناحیههایی است که امکان آن شدید و منطبق بر زیرحوزههایی است که بیشترین تعداد و تراکم لغزش آنها زیاد است. بیش از 91/64% از مساحت کل لغزشها در محدودهی خطر ناپایداری زیاد و در فاصلهی کمتر از 1000 متر بوده است. تحلیل روش جدولهای متقاطع نشان میدهد که تطابق هر دو مدل پهنهبندی در ارزیابی طبقهی متوسط خطر پذیرفتنی است، ولی در طبقهی خطر شدید بهدلیل همخوانی گسلها با لغزشها، مدلIRAT دقت بیشتری دارد. مقدار مجموع کیفیت در مدل LNRF به مقدار 2/16% نشان میدهد که عملکرد مدل برای پهنهبندی خطر زمینلغزش در آبخیز سد چراغویس کردستان بهتر است. پیشنهاد میشود که هر تغییر کاربری زمین و برنامهریزی برای بهرهبرداری از سیمای سرزمین حوضه سد با توجه به نقشهی پهنهبندی خطر زمینلغزش انجام شود.
چراغویس,ریختزمینساخت,لغزشLNRF,IRAT
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120360.html
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120360_cea939f6f3a8e739354567b6577ca302.pdf
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2038
32
3
2019
09
23
دیدگاه کارشناسان در اولویت بندی عاملهای مؤثر بر نبود مشارکت پایدار جامعههای روستایی در طرح های آبخیزداری در آبخیز مرادآباد میمند، استان فارس
53
62
FA
سید مسعود
سلیمان پور
0000-0002-7389-6448
استادیار، بخش تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران
m.soleimanpour@yahoo.com
امین
صالح پور جم
0000000245991480
استادیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
aminpourjam@yahoo.com
علی اکبر
نوروزی
دانشیار، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تهران، ایران
noroozi.aa@gmail.com
ناصر
خلیلی
کارشناس ارشد، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان فارس، شیراز، ایران
nkhalili49@yahoo.com
حجت اله
کشاورزی
کارشناس ارشد بخش تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزداری، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شیراز، ایران
hojat.keshavarzi1351@gmail.com
10.22092/wmej.2019.125734.1202
نبود مشارکت پایدار جوامع روستایی در طرحهای آبخیزداری عاملی بهشدت بازدارنده برای توانبخشی آبخیزها است. بنابراین لازم است دلیلهای این امر را پیدا کنیم که مقامهای مسئول، ایشان را ترغیب کنند تا در انجام فعالیتهای مربوط به حفاظت از آبخیزهایی که در آن زندگی میکنند مشارکت کنند و از نظرهای آنان بهرهمند شوند. به این منظور در این پژوهش، عاملهای مؤثر بر نبود مشارکت پایدار جامعههای روستایی در طرحهای آبخیزداری از دیدگاه کارشناسان در آبخیز مرادآباد میمند واقع در جنوبغرب استان فارس اولویتبندی شد. روشکار، تهیه و تکمیل 57 پرسشنامه و تحلیل با آزمون t، فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی فازی و آزمون نافراسنجهیی فریدمن بود. نتایج نشان داد که از دیدگاه کارشناسان، بیشترین و کمترین تأثیر بر نبود مشارکت پایدار جامعههای روستایی در طرحهای آبخیزداری در آبخیز مرادآباد بهترتیب از شاخصهای اقتصادی، آموزشی-ترویجی، طراحی-اجرایی و اجتماعی است. همچنین مهمترین زیرشاخصها در این آبخیز بهترتیب: "درآمد کم ساکنان آبخیز"، "نادیدهگرفتن درآمد برای مردم با دید انگیزهی اقتصادی مستقیم در اجرای طرحهای آبخیزداری"، "آموزشندیدن ساکنان برای طرحها و هدفهای آن"، و "کمبودن سواد و آگاهی" است. دامنهی اندازههای میانگین رتبهها بین 4/85 تا 8/25 متغیر بود؛ بهطوری که بیشترین اولویت نسبی در "درآمد کم ساکنان آبخیز" با میانگین رتبهی 8/25 و کمترین آن در "دیربازدهبودن طرحهای آبخیزداری" با میانگین رتبهی 4/85 دیده شد. این نتایج میتواند توسط برنامهریزان طرحهای آبخیزداری برای دستیابی به نتایج مطلوب مورد استفاده قرار گیرد. پیشنهاد میشود به فعالیت سمنها و آموزش بهرهبرداران، بههمراه عاملهایی چون اجرای طرحهای چندمنظوره با درنظرداشتن منفعت آبخیزنشینان برای بهبود شرایط اقتصادی توجه شود، و برای جلب اعتماد و مشارکت فعال آنها در طرحهای آبخیزداری زمینهسازی شود.
آبخیزداری,اولویت بندی,فارس,کارشناس,مشارکت
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120365.html
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120365_949c82bb990e9e7c880ac8af133aa21b.pdf
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2038
32
3
2019
09
23
بررسی کارآیی روشهای نزدیکترین همسایه و مبتنیبر خوشهبندی فازی در ترکیب خروجی مدلهای آبسنجی
63
77
FA
روژین
دلپسند
دانشجوی کارشناسی ارشد آبخیزداری دانشگاه گنبدکاووس
rozhind@gmail.com
ابوالحسن
فتح آبادی
استادیار گروه مرتع و آبخیزداری دانشگاه گنبدکاووس
ahfathabadi@gmail.com
حامد
روحانی
استادیار گروه مرتع و آبخیزداری دانشگاه گنبدکاووس
rouhani.hamed@yahoo.com
سید مرتضی
سیدیان
استادیار گروه مرتع و آبخیزداری دانشگاه گنبدکاووس
s.m.seyedian@gmail.com
10.22092/wmej.2019.124804.1187
دادههای ورودی و ساختار مدلها معمولا نقصهایی دارند و هیچ مدل منفردی را نمیتوان پیدا کرد که عملکرد آن در شبیهسازی جریان رود در تمام شرایط بهترین بوده و در خروجی آن بیقطعیتی نباشد. در این حالت با ترکیب مدلها از مزیتهای هر یک از مدلهای منفرد برای ساختن مدلی که عملکرد بهتری از هر یک از مدلهای منفرد دارد بهره گرفتهمیشود. در این تحقیق، کارآیی روشهای نافراسنجهیی نزدیکترین همسایه و خوشهبندی فازی نسبت به روشهای ترکیب مدل BGA (Bates Granger Averaging)، GRA (Granger Ramanathan Averaging)، AICA (Akaike Information Criterion)، BICA (Bayes Information Criterion)، متوسطگیری با وزنهای یکسان و روش لاسو در ترکیب خروجی مدلهای آبشناختی یکپارچه GR5J، SimHyd، SACRAMENTO و SMAR بررسی شد. با کاربرد دادههای ورودی بارش، دما، آبدهی و تبخیر-تعرق هر یک از مدلهای منفرد واسنجی، و روانآب خروجی حوضهی کسیلیان شهرستان پلسفید در ایستگاه ولیکبن در مقیاس روزانه برآورد شد. سپس هر یک از روشهای ترکیب مدلها برای ترکیب نتایج خروجی هر یک از مدلهای منفرد اجرا شد. نتایج نشان داد که بهترین عملکرد در دورهی واسنجی در مدلهای GR5J و SACRAMENTO، و در دورهی اعتبارسنجی در مدلهای SimHyd و GR5J بود. بهترین عملکرد مدلهای ترکیبی در دورهی واسنجی در روشهای لاسو و GRA بود که هر دو مشابه هم عمل کردند؛ اندازههای ضریب همبستگی، ضریب نش-ساتکلیف و RMSE آنها به ترتیب 0/83، 0/69 و 0/24 بود. در دورهی اعتبارسنجی برای روشهای متوسطگیری با وزنهای یکسان و روش BGA با اندازههای ضریب همبستگی، ضریب نش-ساتکلیف و RMSE بهترتیب 0/73، 0/27 و 0/52 بود. در دورهی واسنجی عملکرد روش نزدیکترین همسایه بهتر از روش مبتنیبر خوشهبندی فازی بود، و بهترین عملکرد هر دو مدل در ۲۰ همسایه بهدست آمد. در دورهی اعتبارسنجی عملکرد روش مبتنی بر خوشهبندی فازی بهتر بود و عملکرد هر دو مدل با افزایش تعداد همسایه بهتر شد.
بارش روانآب,کسیلیان,ترکیب مدل,مدل GR5J,مدل SACRAMENTO
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120363.html
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120363_01a38a194d32003821c14eae49138a66.pdf
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2038
32
3
2019
09
23
مقایسه روشهای مختلف برآوردکردن روانآب سطحی ماهانه مبتنی بر شمارهی منحنی ماهانه
78
94
FA
زهرا
پریسای
دانشجوی دکتری آبخیزداری، دانشکدهی مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
z.parisaye@gmail.com
واحدبردی
شیخ
0000-0002-9091-2868
دانشیار، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
v.sheikh@yahoo.com
عبدالرضا
بهره مند
دانشیار، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
abdolreza.bahremand@yahoo.com
کمکی
چوقیبایرام
استادیار، دانشکده مرتع و آبخیزداری، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
bkomaki@gmail.com
خدایار
عبدالهی
استادیار، دانشکده منابع طبیعی و علوم زمین، دانشگاه شهرکرد
abdollahikh@gmail.com
10.22092/wmej.2019.126114.1215
برآوردکردن دقیق روانآب سطحی آبخیزها برای مدیریتکردن منابع آب مهم است. با توجه به نقصداشتن اطلاعات و پایشنشدن روانآب سطحی در برخی منطقهها، و خطای زیاد در آن، و نیازداشت نسبتا زیاد روشهای برآوردکردن روانآب روزانه به داده، به روشهای برآوردکردن روانآب ماهانه توجه شده است. در این پژوهش حالتهای احتمالی متنوعی از ترکیب سه روش برآوردکردن روانآب سطحی ماهانه مبتنی بر شمارهی منحنی (روش سازمان حفاظت خاک (SCS) ماهانه، روش ضریب روانآب مبتنی بر SCS، و روش تلفیق شمارهی منحنی و ضریب روانآب) در آبخیز ارازکوسه در شرق استان گلستان بررسی و مقایسه شد. فراسنجههای ورودی این بررسی سه روش مختلف محاسبهی شمارهی منحنی ماهانه (روش مبتنی بر شاخص سطح برگ، روش مبتنی بر توان نگهداشت و روش میانگین آبخیز با جدولهای مرجع) بود. نتیجهها نشان داد که روش برآوردکردن روانآب SCS ماهانه در ترکیب با همهی روشهای محاسبهی شمارهی منحنی ماهانه، روانآب سطحی را با ضریب ناش-ساتکلیف بیشتر از 0/6 و انحراف کمتر از 0/3 بهخوبی شبیهسازی میکند. درحالیکه روش ضریب روانآب مبتنی بر SCS بهویژه زمانی که شمارهی منحنی متوسط ماهانهی آبخیز فقط با مراجعه به جدولهای مرجع محاسبه میشود، پاسخ مناسبی نمیدهد (ضریب ناش-ساتکلیف منفی و انحراف بیشتر از 4). روش تلفیق شمارهی منحنی و ضریب روانآب برای همهی روشهای محاسبهی شمارهی منحنی نتیجههایی بهنسبت پذیرفتنی را با ضریب ناش-ساتکلیف حدود 0/6 در دورهی واسنجی نشان داد؛ اما در دورهی اعتبارسنجی، اطمینان نتیجههای آن در ترکیب با برخی از روشهای محاسبهی شمارهی منحنی ماهانه کمتر بود. در این پژوهش روش SCS ماهانه روش مناسب و پایدار برای آبخیز ارازکوسه دانسته شد، که میتواند در محاسبههای ترازنامهی آب ماهانهی آبخیزهای مشابه در منطقه بهکار رود.
آبخیز ارازکوسه,روانآب مستقیم ماهانه,ضریب روانآب ماهانه,CN,SCS
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120368.html
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120368_fc95d4c991417e90571d5dc076cc2fd3.pdf
مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس
پژوهش های آبخیزداری
2981-2313
2981-2038
32
3
2019
09
23
توسعه مدل چندهدفی خطی تخصیص بهینه آب بر اساس چهار قاعده ورشکستگی و حل آن با رویکرد سازش فازی
95
110
FA
علیرضا
نفرزادگان
0000-0002-1687-4787
استادیار، گروه مهندسی منابع طبیعی، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
a.r.nafarzadegan@gmail.com
حسن
وقارفرد
دانشیار، هسته پژوهشی آب و محیطزیست، دانشگاه هرمزگان، بندرعباس
hvaghar52@yahoo.com
محمد رضا
نیکو
دانشیار، بخش مهندسی عمران و محیط زیست، دانشگاه شیراز، شیراز
nikoo@shirazu.ac.ir
احمد
نوحه گر
استاد، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران، تهران
nohegar@ut.ac.ir
10.22092/wmej.2019.125834.1205
در این پژوهش مدلی برای بهینهسازی خطی چندهدفی تهیه شد که برای تخصیصدادن آب و سطح کشت در دو شبکهی آبیاری و زهکشی درودزن و کربال (دربرگیرندهی پنج ناحیهی زراعی) بهکار رفت. این مدل براساس چهار قاعدهی ورشکستگی کمکردن نسبی (PC)، دریافتیهای برابر محدودشده (CEA)، ضررهای برابر محدودشده (CEL) و تناسب تعدیلشده (APR) با لحاظکردن قطعیت و عدمقطعیت در موجودی آب تدوین شد. مدل توسعهیافته چهار تابع هدف برای انعکاس دادن مطلوبیتهای مختلف بخش کشاورزی و محیط زیست دارد، که برای دو وضعیت خشک و غیرخشک با رویکرد سازش فازی حل شد. بهطور کلی خروجی مدل نشان داد که ناحیههای با سهم آب بیشتر، در شرایط خشک و غیرخشک بهترتیب براساس قواعد ورشکستگی PC و CEL مجموع آب تخصیصیافتهی بیشتری را دریافت میکنند. از طرفی، بیشترین آب تخصیصیافته برای ناحیههای با سهم آب کمتر، در هر دو حالت آبی-اقلیمی براساس قاعدهی ورشکستگی CEA اتفاق میافتد. برونداد فرایند ارزیابی پایداری با شاخص پایداری ورشکستگی (BASI) نشان داد که این معیار نمیتواند برای ارزیابی پایداری در تمام حالتهای ورشکستگی بهکار رود. بنابراین، تصمیمگیری بر اساس خروجی آن باید با احتیاط باشد.
بهینهسازی چندهدفی,عدمقطعیت,مدیریت آب کشاورزی,نیاز آبی زیستمحیطی,ورشکستگی آبی
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120366.html
https://wmrj.areeo.ac.ir/article_120366_e198fa7bd798f90170219f85da883766.pdf